۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

من...عروس بن لادن- كارمن بن لادن

من عروس بن لادن.مي توان از نام كتاب به محتوياتـــش پي برد.
نويسنده كه از قلب خانواده ي بن لادن مي آيد، و حالا طرد شده به بازگوي خاطراتـــش از آن دوران مي پردازد. اينكه چه شد كه از عشق، به خانواده ي بن لادن رسيد و چه شد كه از آنها بريد. و پس از يازده سپتامبر نگاه ها به سمتــش نشانه رفت و او را مجبور به افشا و نوشتن اين كتاب كرد.
اين كتاب عميقا هيجان برانگيز، روان، داستان وار و حقيقت گوست. و چهره ي واقعي اسلام افراطي، كه همان اسلام اصوليست را نشان مي دهد و نمايي از عربستان و بن لادني ها به نمايـــش مي گذارد.
كارمن بن لادن، نويسنده ي كتاب، از مادري ايراني و پدري سوئدي به دنيا مي آيد، او چند سال كودكي را در ايران زندگي مي كند و بعد به سوييس مي رود و مسير زندگيــش به نوع ديگري پيش مي رود. او كه با فرهنگ شرقي-ايراني به خوبي آشناست، در كتابش بار ها به توصيف ايران آن روز و حال و خواي خودش در ايران مي پردازد...
اگر خواهان كتابي گيرا هستيد، خواندنـــش را به شما توصيه مي كنم.
ترجمه ي كتاب از فرشته خجنديست كه توسط انتشارات تماشا(وابسته به گروه فرهنگي شادان) به چاپ رسيده است.

تصوير روي جلد- تصوير پشت جلد- داخل صفحه ي اول

۱۳۸۹ شهریور ۲۰, شنبه

قرن بيستم - گابريل گارسيا ماركز، ميلان كندرا، نادين گورديمر، ...

قرن بيستم نام كتابيست كه مي توان گفت كه جمع نويسندگان به نام در آن نقش آفريني كرده اند.
نويسندگاني همچون گابريل ماركز يا ميلان كندرا تجربه هاي خود را از انقلاب هاي جهان به گونه اي رمز آلود و داستان وار بيان كرده اند.
فشار و اختناق قبل از انقلاب ها، سختي و درد مردمان، نا برابري و بي عدالتي و در مجموع زندگي بي ارزش، كه انقلاب ها گاهي باعث متحول شدن زندگي مردمان آن كشور مي شدند و به سمت آزادي مي رفتند، و در بيشتر موارد، به سمت سختي و درد بيشتري مي رفتند كه گروه انقلابي پس از روي كار آمدن اعمالـــش مي كرد. از اعدام هاي انقلابي گرفته، تا عملكرد هاي راديكالي و سر دمداراني تند رو...
در اين كتاب به روشني پيامد هاي قبل و بعد از انقلاب را در مي يابيد. نوشته ها به گونه اي تصوير شده اند كه در حال خواندن، خود را در فضاي آن روز ها و آن انقلاب حس مي كنيد.
وقتي از اردوگاه كار اجباري در آمريكاي جنوبي، و گور هاي دسته جمعي اش گفته مي شود، بوي تعفن را عميقا حس مي كنيد. وقتي داستان انقلاب چين و شروع انقلابـــش كه به انحطاط انجاميد، و سردمداران بعد سرشان به سنگ خورد و به راه برگشتند روايت مي شود شوقي محسوس به خواننده دست مي دهد.
در يك جمله خواندن اين كتاب به شما فضاي بي كراني مي بخشد كه در ذهنتان مي توانيد در محيط اش آزادانه به گشت و گذار بپردازيد، بدون اينكه در چنگ انقلابيون تندرو يا محافظان امنيتي بيافتيد.

تصور روي جلد - تصوير پشت جلد

وجدان بيدار- اشتفان تسوايگ

وجدان بيدار نام كتابيست كه عميقا من را در گير خود كرد. نوشته ي اشتفان تسوايگ، به ترجمه ي سيروس آرين پور. چاپ انتشارات فرزان روز.
در اين كتاب در يك جمله مي خوانيم: زنده در آتش سوزاندن و شكنجه و اعدام يك انسان پاسداري از مكتب نام ندارد، نام حقيقي آن قتل يك انسان است.
يا مي خوانيم: همواره زماني دراز مي پايد تا ملتي دريابد بهاي گزاف تربيت سختگيرانه و تقويت قدرت كارساز ترِ جمعيِ نهفته در يك ديكتاتوري از كيسه ي آزادي هاي خصوصي فرد پرداخته مي شود و بهاي هر قانون تازه يك آزادي ديرين است.
كتاب داستان زندگي مردمان ژنو را در سال 1538 بيان مي كند. كه در حالي كه نظامي مردم سالار حاكم بر آنها بود بر كليسا شوريدند و خواستار نظامي ديني تر شدند. پس از آن كالون نامي خود را آقاي شان اعلام داشت و مقامي به دست آورد و حكومتي را كه مردم خواستارش شدند را بر پا كرد. اما پس از چندي دامنه هاي حكومت ديني خواسته ي مردم گسترده تر شد. و آزادي هايي كه قبل از آن مردم داشتند و هنوز هم خواستارش بودند محدود تر. پس از آن تنها يك واعظ مقدس، و يك رهبر بي رقيب باقي ماند، آن هم كالون بود. او خواستار قوانيني تماما بر گرفته از كتاب مقدس شد. و خود به تنهايي قوانين را از كتاب مقدس خارج كرد، اما به برداشت خود از آنها. موعظه سر داد كه همه چيز بايد بر حثب كتاب ديني باشد، حتي تك تك جزئيات زندگي خصوصي. براي اين كار ماموراني دست و پا كرد كه هر روزه تمام خانه ها را بررسي كنند تا اينكه جايي كج روس از كتاب مقدس نشده باشند. موي آرايش شده و پيچان براي زنان ممنوع شد. لباس هاي كوتاه و رنگي از تن زنان بر كشيده شد. رنگ سايه تنها رنگ براي زنان شد. دوخت لباس ممنوع شد. و خياطان اجازه داشتند فقط طرح عمومي كالون را برش بزنند. رقص و شادي به عنوان حركتي شيطاني و انساني و دور از روح خدايي ممنوع شد. شراب خواري حتي در مجالس ممنوع شد. مردان حق تجمع بيش از چهار نفر نداشتند. شرط بندي يا جشن و سرور هاي خانوادگي ممنوع اعلام شد. دختران و پسران حق هيچ ارتباطي نداشتند. نامزد ها بايد از هم تا ازدواج دور مي ماندند. و در مدت پنج سال صد ها نفر كه  قوانين اينچنين پوچي را پنهاني زير پا گذاشته بودند به دستور واعظ، كه دوستور خدا مي ناميدش، سوازنده و اعدام و شكنجه شدند. تمام اين اتفاقات چيزي حدود چهار صد سال پيش در شهر كوچك ژنو افتاد.
اما در يك نظر تك تك اين ها براي ما آشنا مي آيد. ما هم روزي حدود سي سال پيش خواستار نظامي ديني تر شديم. كالوني آمد و آنچنان قوانيني برايمان به جا گذاشت. كه تا امروز هم روز به روز بيشتر در گيرش هستيم. از اين طريق مي شود نتيجه گرفت كه تاريخ براي همه ي ملت ها به يك شكل تكرار مي شود. با اين حساب به راحتي مي توان به اين نكته رسيد كه ما سي سال پيش تاريخ چهار صد سال پيش ژنو را تكرار كرديم. طبق همين حساب مي شود گفت ما تقريبا چيزي حدود 370 سال از تاريخ ژنو، سوييس، اروپا، عقبيم…
اين كتاب ممنوعه نــــــــيست !
عكس روي جلد- جمله ي پشت جلد

زندگي پر فراز و نشيب آدولف هيــــتلر- ويليام شايرر


كتابي كه امشب معرفي مي كنم نام اش حيات پر فراز و نشيب آدولف هيتلر است، از انتشارات كتاب روشن…
نويسنده در اين كتاب به شكل روان و داستان مانندي زندگي هيتلر را از تولد تا مرگ بيان كرده، و به ريز ترين و عجيب ترين قسمت هاي زندگي هيتلر سرك كشيده، و روح تنفر آور او را به قلم كشيده است.
اما نكته ي اساسي كتاب، قسمت مقدمه و پيش گفتار مترجم است. در اين قسمت مترجم اشاره مي كند كه كسان ديگري را كه در مريضي و خون خواري دست كمي از هيتلر ندارند در گذشته ديديم و در حال حاضر هم چنين رهبراني روي كار هستند و در گوشه و كنار جهان خون مردم را در شيشه كرده اند. و خود را بر حق مي دانند. بعد از اين مترجم اين افراد را با تمام قدرت نا محدودشان رفتني مي خوانــــد و قدرت پوشاليـــشان را فناپذير نشان مي دهد. براي اين مورد هيچ كس بهتر از هيـــتلر براي مثال زدن مناسب نسيت. او كه با كشتار و خون ريزي و كلك سوار كردن قدرتي پيدا كرد كه توانست جنگي را يك تنه به راه اندازد و عده اي را با خود همراه كند و عده اي را بشوراند در نهايت به شكل خفت باري خود را كشت و با اينكه تا قبل از اين تقريبا تمام اروپا را در چنگ گرفته بود در يك ثانيه زندگي تمامـــش را از او پس گرفت و تنها با تنـــش به مرگ رفت.
وقتي اينچنين خون آشام و قدرتمندي به هيچ مي رسد پس كساني هم كه قدرتشـــان در مقابل هيتللر ذره اي بيش نيست در چشم به هم زدني خلع قدرت مي شوند و زير خاك مي روند.
خواندن اين كتاب توصيه مي شود.
تصوير روي جلد كتاب: اينجا

سه گانه ي فاضل نظري- مجموعه ي شعر

امروز با مجموعه ي شعري آشنا شدم كه بعد از يك مدت طولاني دوري از شعر، به شدت پسنديدمش…
اسم اين مجموعه سه گانه ي فاضل نظري هست، مجموعه اي شامل سه كتاب كه در يك پكيج جالب قرار گرفته شده.
انتشارات سوره ي مهر چاپ مجموعه را انجام داده، قابل ذكر است انتشارات سوره ي مهر زير نظر حوزه ي هنري كار مي كند. با اينكه بييشتر كار هاي سوره ي مهر مذهبي ست اما در حوزه نشر و چاپ بسيار شيـــك كار مي كند.
متن يكي از اشعار:
من خود دلم از مهر تو لرزيد، و گرنـــه
تيرم به خطا مي رود اما به هدر نـــه!
دلخون شده ي وصلم و لب هاي تو سرخ است
سرخ است ولي سرخ تر از خون جگر نــــه!
با هر كه توانسته كنار آمده دنيا
با اهل هنر؟ آري، با اهل نظر نـــه!
بد خلقم و بد عهد، زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زياد است، مگر نـــه?!
يك بار به من قرعه ي عاشق شدن افتاد
يك بار دگر، بار دگر، بار دگر… نــــه!
سه عكس از مجموعه را هم در پست قرار دادم
عكس روي جلد مجموعهعكس پشت جلد مجموعهعكس پكيج مجموعه